English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (8562 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
blanket order U سفارش کلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
indent U سفارش
indent U سفارش درخواست کردن
indent U سفارش خرید از کشور بیگانه
indent U سفارش دادن
indent U سفارش رسیده از خارج
indenting U سفارش
indenting U سفارش درخواست کردن
indenting U سفارش خرید از کشور بیگانه
indenting U سفارش دادن
indenting U سفارش رسیده از خارج
indents U سفارش
indents U سفارش درخواست کردن
indents U سفارش خرید از کشور بیگانه
indents U سفارش دادن
indents U سفارش رسیده از خارج
custom made U سفارش داده شده
custom-made U سفارش داده شده
a la carte U جداجدا سفارش داده شده.
canvass U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvass U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassed U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassed U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvasses U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvasses U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassing U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassing U مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
engage U از پیش سفارش دادن
engages U از پیش سفارش دادن
engaged U سفارش شده
order U سفارش دادن تنظیم کردن
order U سفارش
order U سفارش دادن کالا یا جنس
order U سفارش دادن دستور دادن
order U خرید سفارش خرید
order U سفارش دادن
order U دستور دادن سفارش
order U دستور سفارش
enjoin U سفارش کردن به
enjoined U سفارش کردن به
enjoining U سفارش کردن به
enjoins U سفارش کردن به
recommend U سفارش کردن توصیه کردن توصیه شدن
recommending U سفارش کردن توصیه کردن توصیه شدن
recommends U سفارش کردن توصیه کردن توصیه شدن
commendation U سفارش تقدیر
mail order U سفارش کالا بوسیله پست
mail order U سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
standing order U دستور پرداخت دائمی سفارش دائمی
standing orders U دستور پرداخت دائمی سفارش دائمی
ordering U سفارش دهی
ordered U سفارش داده شده
testimonial U سفارش وتوصیه رضایت نامه
testimonials U سفارش وتوصیه رضایت نامه
acknowledgement of order U تصدیق سفارش
acknowledgement of order تایید سفارش
back order U سفارش معوق
batch costing U تعیین قیمت سفارش کالا
bespeak U ازپیش سفارش دادن
cash with order U پول نقد همراه سفارش پرداخت به موقع
computerised ordering systems U سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
conditional order U سفارش مشروط
cost plus contracts U قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
cost plus contracts U به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
dispatch order U سفارش حمل سریع
economic order quantity U کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
economic order quantity U حد مطلوب سفارش
enjoinment U سفارش
factory order U سفارش ساخت
indent upon a person for goods U درخواست یا سفارش کالا به کسی دادن
lead time U زمان انجام سفارش
lead time U مدت زمان بین دادن سفارش و دریافت کالای مربوطه
letter of recommendation U سفارش نامه
modification order U سفارش اصلاحی
open indent U سفارش خرید باز
open indent U سفارش خریدی که در ان تعدادفروشندگان محدود نمیباشد
order for goods U سفارش کالا
order form U نمونه سفارش نامه پر نکرده
order format U قالب سفارش
order processing time U زمان انجام سفارش
order processing time U مدت انجام سفارش
order time U زمان سفارش کالا
ordering costs U هزینههای مربوط به سفارش کالا
ordering costs U هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
outwork U سفارش به بیرون
outwork U سفارش به خارج از شرکت
place an order U سفارش دادن
send away for U سفارش دادن
processing of the order U انجام سفارش
procurement lead time U زمان بین دادن سفارش و دریافت کالا
purchase order U سفارش خرید
re order U سفارش دوم باره
reorder U دوباره سفارش دادن
reorder cost U هزینه سفارش مجدد
reorder interval U زمان بین دو سفارش
reorder level U سطح سفارش مجدد
reorder level U مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
reorder point U نقطه سفارش مجدد
the goods are on order U کالا را سفارش داده ایم
to countermand goods U سفارش کالا را پس گرفتن
trial order U سفارش ازمایشی
Other Matches
reference U سفارش
Put in a good word for me. U سفارش من رابکن
call the shots <idiom> U سفارش دادن
asking and ordering U درخواست و سفارش
I asked for ... من سفارش ... را دادم.
to book something U چیزی را سفارش دادن
To place an order for some goods. U کالائی را سفارش دادن
order [placed with somebody] U سفارش [ازطرف کسی]
I asked for the child. من یک برای بچه سفارش دادم.
I asked for a small portion. من یک پرس کوچک سفارش دادم.
That's not what I ordered. آن چیزی نیست که من سفارش دادم.
To speake in recommendation of someone . To recommend somebody. U سفارش کسی را کردن ( توصیه ومعرفی )
To order a meal. U سفارش غذا دادن ( درهتل ؟رستوران )
May I use your name as a reference? U اجازه میدهید شما را بعنوان سفارش کننده نام ببرم؟
Manchester-Kashan U فرش کاشانی-انگلیسی [این نوع فرش به سفارش شهر منچستر در کاشان بافته می شده و پشم آن تماما از نوع مرینوس استرالیایی بوده است.]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com